همین که یک نفر از دور ، لباسش رنگ تو باشه
همین که تو مسیر من ، یه گلفروشی پیدا شه
بازم یاد تو می افـــــــتم
همین که عصر یک جمعه ، آدم تو خونه تنها شه
همین که یک نفر اسمش شبیه اسم تو باشه
بازم یاد تو می افـــــــتم
با آهنگی که دوست داشتی، تموم کافه ها بازن
تموم شهر همدستن منو یاد تو بندازن
تو نیستی سرد و یخ بندون
تموم فصلا پاییزه
گذشتن از تو واسه من ، گذشتن از همه چیزه
همین که عکس تنهایی کنار دریا میگیرم
بدون شب بخیر تو به خواب گریه ها میرم
بازم یاد تو می افـــــــتم
با هر بارون با هر برفی، که میشینه رو این کاجا
میرم هرجایی تو این شهر ، میرم هرجایی تو دنیا
بازم یاد تو می افـــــــتم
یه وقتایی همه چی هست ، ولی اونی که باید نیست
دوبار ترکم کن ، مردن به این آسونیا هم نیست
حس میکنم سر یه دو راهی وایسادم!
موندن یا نموندن
سالهاس دنبال این موقعیت بودم
حالا که پیش اومده میترسم
از عواقبش
چی میشه
اون بدم نبود !!!
خدایا کمکم کن !
صدای زنگ گوشیم همیشه ویبره بوده
بازم احمدیِ
اره زنگ میزنه مث همون روزای اول
انگار به من تی تاب دادن
گاهی شاید بیام و بنویسم
غروبه و قلبم گرفته .. فک کنم قلب همونه دله ؟؟؟؟
دارم میرم بیرون پرینت بگیرم!
منتظر یه مسیجم ز یه نفر!
زوووووووووووووووووودددددددد باااااااااااااااش
زمستون امسالم با وجود ِ مهراد گرمههههههههههههه
!!!
حواسم باشه خیلی دوستم داره ..
خیلی دوستش دارم !!!
روزای خوبی ( زمستان ) رو برای تو خواننده ی وبلاگم آرزو میکنم!
و برای عشق پاک و نوپای منو مهرداد :)
وقی کسی رو دوست داری برااااااااش همه کار میکنی حتا پی رسوایی رو به تنت میمالی
مث من..
عزیزم مهردادم من تو نگاه تو دنیامو میبینم ... فردای شیرینم!!!
تقدیر من عشق تو شد !
شب خوبی بود کنار تو ...
دوستت داااااااااارم!
با من بگو از عشق ، ای آخرین معشوق ، که برای رسوایی دنبال بهونه ام
با بوسه ی آروم ، خوابم رو دزدیدی ، تو شدی تعبیر رویای شبونه ام
من تو نگاه تو ، دنیامو می بینم ، فردای شیرینم نازنین من
چشمای تو افسانه نیست ، که تموم خواب و خیالم بود
تقدیر من عشق تو شد ، که همیشه فکر محالم بود
شب های تنهایی هم رنگ گیسوته ، آغوشتو وا کن بانوی مهتابی
دلواپسی هامو با خنده ی کم کن، که تویی پایان تردید و بی تابی
من تو نگاه تو ، دنیامو می بینم ، فردای شیرینم نازنین من
چشمای تو افسانه نیست ، که تموم خواب و خیالم بود
تقدیر من عشق تو شد ، که همیشه فکر محالم بود
چشمای تو افسانه نیست ، که تموم خواب و خیالم بود
تقدیر من عشق تو شد ، که همیشه فکر محالم بود
چشمای تو افسانه نیست ، که تموم خواب و خیالم بود
تقدیر من عشق تو شد ، که همیشه فکر محالم بود
چشمای تو افسانه نیست ، که تموم خواب و خیالم بود
تقدیر من...
با اینکه عشقم اینجا رو نمیخونه ولی با همه وجودم بعد معبوووووووووووودم میپرستمش!
انگار از یه باتلاق بیرون اومدم!
دنیای من دعا میکنم تا همیشه کنارهم بمونیم !