نگاه زیبا

لحظه ها میگذرند و دیگر بازگشتی نخواهد بود...

نگاه زیبا

لحظه ها میگذرند و دیگر بازگشتی نخواهد بود...

شکر

عااااااااااااااااااااالی بود ...کوه رو میگممممممممممممممممم !

چقدر لذتبخش بود .. داره حس و حالم به روزای خوبم برمیگرده ! چطور ازت تشکر کنم برای همه چی ؟؟یه کوچولو مونده تا کابوسای این روزهام به رویاهای زیبا تبدیل شن!

یه بدهکاری بهت دارم باید بپردازم .. انگار از قعر یه چاه عمیق بیرون اومده باشم :)

میدونم تو بودی ینی از همیشه بیشتر میخوامت !!!


بازم مهم نیست کی اینجا رو میخونه و چی فکر میکنه ...مهم اینه مینویسم برای اینکه فراموش نکنم ...

مینویسم تا آروم شم !

نسیم حضورت من را از همه جا می راند
ولی راز من است بهار
دست های تو
عشق تو
به من آموخته است
چگونه در همه چیز دوستت بدارم......


نیستمـ

دیگــر بـه دنبال  همراه اول  نیستمـ
اینروزهـا اولـه راه همـه همراهنـد

بایـد بـه دنبال همراه آخـر گشت

همراهـی تـا آخرین  قدمهـا ...


دیـــوانــگـی


دیـــوانــگـی نـیـسـت پــس چــیـــست ؟

وقـــتــی در این دنــیــای

بـه این بزرگــــی

دلت فقط هــــــــــوای یک نــــفــــــر را میکند...!

اعتماد


به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد :

اندوه پنهان شده در لبخندت را
عشق پنهان شده در عصبانیتت را
و معنای حقیقی سکوتت را

مهم نیست

اصلاً مهم نیست کی اینجا رو میخونه و چه فکری میکنه ..

مهم اینه که مینویسم تا فراموش نکنم ....

شمال زورکی فک نمیکنم با حال باشه !

ولی خُب هوا خیلی خوبه ..

ظهر واسه نهار مهمونیم و بعد راه میافتیم !

فک کنم توی راه خیلی بهمون خوش بگذره ! ولی اصلاً اونجا رو دوست ندارم !

وقتی میگن خوشی میزنه زیر دلت ... همینه !

یه مسیج سیو شده دارم هر بار نگاش میکنم سرشار از تنفر میشم !

نمیدونم چرا پاکش نمیکنم !

ولی خوب پاکش نمیکنم !

چقدر بدم میاد کسی منت سرم بزاره ! 

ببین خدا ..هیچی بیخیال !

یه کم به هم ریخته نوشتم ..

میترسم زمان بگذره خودم ندونم با کی بودم واسه چی نوشتم!



!


“منی” که کنارش “تو” نباشی ، “تومنی” نمی ارزد . . .

دوباره



خیلی بده نتونستم قدر داشته هامو بدونم ..

پیِ یه ساختمون چندین طبقه رو با یه ندونم کاری خراب کردم ! اونم به آنی!

حالا از نو شروع کردم ولی خیلی خیلی سختر از اونی که قبلی رو ساختم ...

هر لحظه ساختش رو شونه هام سنگینی میکنه !

گاهی میخوام کوتاه بیام !

ولی تو ذاتم نیست ! کوتاه اومدن ... اونم من ،که سختی زندگی رو از سن کم تجربه کردم!

امروز باز رفتم واسه ثبت نام ...

الناز حرفی زد که شونه ی سُستمُ رو استوار کرد .. ! 

میدونم همش کار خودته !!! خــــــــــــــــــــــــدای من دوستت دارم !!!

میدونم روزهای خوبی رو جلو روم دارم ..

مخاطب خاصم :مگه نه ؟؟؟

گــــــــــــــلم




ببین چه قـــــــــــــدر
عمرت
براش کوتاست
که بهت میگه:

گــــــــــــــلم...

راستی



راستی
این همه راه ، راه من بود؟ کی چه موقع این همه دور شدم؟
چه موقع این همه خاطره بر جا گذاشتم؟
لبخند دیگری مهمان لبانم شد...
یاد ایام .. خوب ..بد .. زشت زیبا ...کودکی ...کودکی بازی ..و سرگرمی
جای بعضی از خاطره ها تاریکی است..انگار آنها با من قهرند...
جای بعضی نور است و .... لبخندی دیگر بر لبانم پیوست...
نور یعنی نور و بس .
بعضی جا ها خالی است... بعضی سبز ..قرمز ..آبی ... زرد..
بعضی دور دور ...بعضی همین نزدیکی ست...
جایی از دور سو سو می زد! آنجا کدامین خاطره بود؟؟؟