نگاه زیبا

لحظه ها میگذرند و دیگر بازگشتی نخواهد بود...

نگاه زیبا

لحظه ها میگذرند و دیگر بازگشتی نخواهد بود...

:(

دخترای این دوره زمونه چقد خوشبختن...


جز بهااااررررر :(

دلگیرم از ننم از بابام ...

از خدااااااا


بخاطر الان خودم نه... به خاطر بهارم !


تشخیص

امروز رفتم آزمایش دادم

هپاتیت...


ترسیدم..

از کسی گله مند نیستم جز توووووووووو

خداااااااا


اون دنیایی هم هست آره؟؟!؟؟؟!!!!!!

خب چش تو چشت میشم..

باید جوابمو بدی..

من ۱۶ سالم بود

الان بهار ۱۱


هوووی خدااااا جوابمو بده !!!!

گناه ناکرده رو پای ما نوشتی؟؟

صلاحو تو بهتر میدونی؟

نابودی یک عمر من

یک عمر بهاررررر


تو تشخیص دادی!!!!!

ریدم تو تشخیصت ...

این روزها

این روزها سوال پشت سوال برام پیش میاد...

جواب همش هم دست خداست!!

کاش میشد تقلب کرد , من تقلب کردنو خیلی خوب بلدم

چون جرأتم زیاده , به قول یه بنده ی خدای بیتربیتی خایه دارم ...

خایه داشتن به زن و مرد نیست !!

البته دختر پسر نه ساله دیگ منو درست میدن...

دیگه توضیح دادن اینکه خایه کنایه از دل و جرأته لزومی نداره...

حالا هرچی…!!!

کلن دل و جراتم واسه همه چی زیاده…

ولی واسه این مورد , راه تقلب نداره ...

ببینم قراره چی بسرم بیاااااد!!!!


بهارم زندگیم دلتنگتم همچنان 


بهار

بهار

بهار من دووووست دارم...

بزرگ شدی یه زمانی لینک اینجا رو میدم بخونی ..

بفهمی من نامرد نبودم

تنهات نذاشتممممم...

میترسم میترسم از ایندم


چه روزای بدی رو پشت سر میگذارم ...


بهار

بهار من این اولین باره اینجارو به یاد تو آپ میکنم


نمیدونم قراره چی به سرم بیاد..

روزای سختیو دارم میگذرونم!!

همه امیدم دیدن دیر به دیر توست شیرینم...


دلتنگتم اینجااااا تا آسمون!!

گاهی پیش میاد البته اکثر موقعها از بابام متنفر میشم ...


از اول عمرم یادم نمیاد روز خوش داشته باشم..

اولین مرد بد زندگیم!!


میشه گاهی فرزند بخاطر همه بدبختیاش بگه لعنت ب پدرم ...


و


بیچاره مادرم !!

بخاطر اون نبود الان اینجا نبودم...


بهتره اینجا رو نخونی چون نمیتونی بفهمی!


سخته با گوشی اینجا رو اپ کردن .... چی بودیم و چی شدیم ... لعنت به این سرنوشت!!! بابام شده دشمنم