نگاه زیبا

لحظه ها میگذرند و دیگر بازگشتی نخواهد بود...

نگاه زیبا

لحظه ها میگذرند و دیگر بازگشتی نخواهد بود...

...

هوا گرم شُد و این پشه های لامصبم ...باز اُومدن خون خوری!!! یا خینــ و خین ریـــــزیــــــــ




بلاگفا

 نمیدونم مشکل از منه! یا بلاگفا هر وقت من وبلاگ زدم ...قاط زد!

ولی مشکل از من نیست..مطمئناً از بلاگفاس:))

ببین از دروغ بدم میاد!

پس راستشو بگو تا راستشو ...بشنوی....


زهر مار فعلاً

شروع

ساعت 04:04 دقیقه

چه شبی بود ....

این وب رو هیچ وقت حذف "نیکنم"یادمه از زبون اوردن این کلمه ها بیزار بود:(

اینم یه روزی خاطره میشه....

نمیدونم خاره خوب یا بد:| ولی میگذره و یه روزی وقتی بهش نگاه میکنم....

خاطره روزهای برای من تداعی میشه که .......عشق........

منو تا چهار صبح بیدار گذاشت:(


خدایا الان تنها عشق من تویی.....دستم.... رو بگیر بزار این روزا رو بتونم با وجود تو

آرومتر بگذرونم.