خیلی بده نتونستم قدر داشته هامو بدونم ..
پیِ یه ساختمون چندین طبقه رو با یه ندونم کاری خراب کردم ! اونم به آنی!
حالا از نو شروع کردم ولی خیلی خیلی سختر از اونی که قبلی رو ساختم ...
هر لحظه ساختش رو شونه هام سنگینی میکنه !
گاهی میخوام کوتاه بیام !
ولی تو ذاتم نیست ! کوتاه اومدن ... اونم من ،که سختی زندگی رو از سن کم تجربه کردم!
امروز باز رفتم واسه ثبت نام ...
الناز حرفی زد که شونه ی سُستمُ رو استوار کرد .. !
میدونم همش کار خودته !!! خــــــــــــــــــــــــدای من دوستت دارم !!!
میدونم روزهای خوبی رو جلو روم دارم ..
مخاطب خاصم :مگه نه ؟؟؟