نگاه زیبا

لحظه ها میگذرند و دیگر بازگشتی نخواهد بود...

نگاه زیبا

لحظه ها میگذرند و دیگر بازگشتی نخواهد بود...

دوباره



خیلی بده نتونستم قدر داشته هامو بدونم ..

پیِ یه ساختمون چندین طبقه رو با یه ندونم کاری خراب کردم ! اونم به آنی!

حالا از نو شروع کردم ولی خیلی خیلی سختر از اونی که قبلی رو ساختم ...

هر لحظه ساختش رو شونه هام سنگینی میکنه !

گاهی میخوام کوتاه بیام !

ولی تو ذاتم نیست ! کوتاه اومدن ... اونم من ،که سختی زندگی رو از سن کم تجربه کردم!

امروز باز رفتم واسه ثبت نام ...

الناز حرفی زد که شونه ی سُستمُ رو استوار کرد .. ! 

میدونم همش کار خودته !!! خــــــــــــــــــــــــدای من دوستت دارم !!!

میدونم روزهای خوبی رو جلو روم دارم ..

مخاطب خاصم :مگه نه ؟؟؟