نگاه زیبا

لحظه ها میگذرند و دیگر بازگشتی نخواهد بود...

نگاه زیبا

لحظه ها میگذرند و دیگر بازگشتی نخواهد بود...

نمیخوام

لذتی  رو که تو ،توش سهیم نباشی نمیخوام..

دیگه نمیخوام!!!


با عشق باریدم ........ اما ؛ چه حیف که با چتر آمدی !!

:$

نمیدونی وقتی که شوری اشکای روی گونه هات
با شیرینی لبهای لرزونت ترکیب میشه ،
علم شیمی رو از پا در میاره.

...

یه کم کِسل

بازم کِسل

هیشکی هم نیست ....مارو درک کنه!

دلـتـنـگـــــ

ایــن روزهــا در مـــن

حــالـــتِ فـــوق الــعــاده

اعــــلام شـــده اســـت ...

بـیـــش از حــد مـجـــــازدلـتـنـگــــــ شــــده ام . . .

...

هوا گرم شُد و این پشه های لامصبم ...باز اُومدن خون خوری!!! یا خینــ و خین ریـــــزیــــــــ




بلاگفا

 نمیدونم مشکل از منه! یا بلاگفا هر وقت من وبلاگ زدم ...قاط زد!

ولی مشکل از من نیست..مطمئناً از بلاگفاس:))

ببین از دروغ بدم میاد!

پس راستشو بگو تا راستشو ...بشنوی....


زهر مار فعلاً

شروع

ساعت 04:04 دقیقه

چه شبی بود ....

این وب رو هیچ وقت حذف "نیکنم"یادمه از زبون اوردن این کلمه ها بیزار بود:(

اینم یه روزی خاطره میشه....

نمیدونم خاره خوب یا بد:| ولی میگذره و یه روزی وقتی بهش نگاه میکنم....

خاطره روزهای برای من تداعی میشه که .......عشق........

منو تا چهار صبح بیدار گذاشت:(


خدایا الان تنها عشق من تویی.....دستم.... رو بگیر بزار این روزا رو بتونم با وجود تو

آرومتر بگذرونم.