منحنی قلب من، تابع ابروی توست
خط مجانب بر آن، کمند گیسوی توست
حد رسیدن به تو، مبهم و بی انتهاست
بازه تعریف دل، در حرم کوی دوست
چون به عدد یک تویی من همه صفرها
آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست
پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو
گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست
بی تو وجودم بود یک سری واگرا
ناحیه همگراش دایره روی توست
پروفسور هشترودی
دوَرم زده ای
امَا...
من هنوزهم دور تو میگردم
میگویند:فراموشش کن
ومن برای ثانیه ها تو را از یاد می برم
حافظ را به دستم میدهند و میگویند نیت کن
چشمانم را که بر هم میگذارم
گریه ام می گیرد
من آنقدر حقیرم که جز تو نیتی ندارم
فریاد میزنند:تمام حرف هایش
هوس بود...هوس بود...هوس...
قبول.می پذیرم...
اما ای جماعت
کمی نگاهم کنید
مگر من چه چیزم مشابه به یک هرزه است؟؟؟
+مخاطب خاص
سهراب
گفت:چشمها را باید شست شستم ولی....
گفت: جور دیگر باید دید دیدم ولی ....
گفت: زیر باران باید رفت رفتم ولی ....
او نه چشمهای خیس و شسته ام را....نه نگاه دیگرم را....هیچ کدام را ندید فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت: ” دیوانه باران ندیده !!!
این بار برای همیشه چشمهام رو شستم:) دیگه از بیراهه نمیرم..با چشمهای شسته شده!!
چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار نامردیش همه وجودت له شده . . . عهد کردم این تکیه کردنم به ۳ بکشه دیگه تکیه نکنم.چه زود ۳ بار شد:(
خوشحالم که بردم چون کسی رو از دست دادم که دوستم نداشت!!!!
وااااااااااای چقدر وجودم پُر شده از تنفر......!!!!!
خدا !!! من چی فک میکردم چییییییییییییییی دیدم!!!
نمیخوام دیگه کسی قلب تیکه تیکه شدمو حس کنه.
به خودت قسم. رهام کنی این بار، ازت نمیگذرم!!!
فهمییییییییییییدی !آره گستاخم چون تو گستاخم کردی!!!
تو میدونستی چرا جلومو نگرفتی هاااااان؟؟؟!؟؟؟؟؟!
الان باید بدونم دورو ورم چی بوده!
ارت متنفرم...خودم....