یکی از استادای دانشگامون عین احمدی نجاته!!
ینی کپی برابر اصلِ
بیچاره!!!
دلم براش میسوزه!
بابا من خیلی شبیهه صدامه
برا همین همیشه برا صدام دلم میسوزه که چطور دارش زدن!
چطور تو اون دخمه مخفی شده بود!
وحشتناک ترین کلیپی که تو عمرم دیدم وقتی بود دوم دبیرستان بودم
صدام سر چند تا از .. نمیدونم اسیر بودن چی بودن ....
فقط میدونم در حد بیست و اندی سال داشتن... رو وقیحانه سر میبره!!
از اول تا آخر کلیپ رو دیدم ...
عین گوسفند ... بعضیاشون التماس میکردن بعضیا هم انگار مسخ شده باشن!
بی اختیار جلو میرفتن!
دستاشونو از پشت بسته بودن !!
صدام آستینشو بالا زده بود و خیلی با خونسردی سر میبرید!
و خیلی قشنگ از بدن جدا میکرد!
این خیلی قشنگ ینی خبره بود!
با این حال وقتی دارش زدن دلم سوخت!!
شاید مال زن بودنمه!
شاید مال شباهتش به بابامه !
خدایی خیلی شبیهه
زهر مار ... خیلی هم خوج تیپه .. ینی وقتی خشمگین میشه
من حس میکنم دارم میرم قتلگاه
پ.ن :
بعضی آهنگا خلاصه ای از خاطره ن مث این آهنگِ " سکوت " که دنیایی خاطره برام داره!!!
سکوت قلبتو بشکن و برگرددوباره آخر قصه همین شه
که هنوزم تو دل من نمردی
روزای قشنگی بود .. پر از احساس .. تجربه ای نو برای من!
کاش اون روزا برگرده!
قلبم به معنای واقعی میتپید!
شاید تپیدن الانم فقط یه ریتمِ منظمِ برای زنده بودن !!!
من در یک ماموریتم!!!!
ماموریتی برای دوری از تو!!!!
ماموریتی برای فراموش کردنت و فرار کردن از دستت
که باهات صحبت نکنم و تورو نبینم!!!
در یک کلام : ماموریت غیر ممکن!!!
خدا نصیب هیچکدومتون نکنه
اونروزیا که سرما خوردین،
یه امتحان خیلی سختم دارین،
و درست بعد از شروع امتحان یوهو ابریزی دماغتون به طرز فجیعی شروع بشه
و ببینین که دستمالم همراتون نیست و دردناک تر از همه اینکه
(الان اشک تو چشام جمع شده)
خوشتیپ ترینو خوشگل ترین پسر یونی هم درست کنارتون نشسته باشه،
اصن یه وعضی:|
هیچی دیگه همیجور اب دماغتون رو لباسو برگه امتحانیتون روان شه..
تا اینکه پسره یه دسمال از جیبش دربیاره بگیره طرفت یه نگاه تحقیرامیزم بهت بندازه:(((
امروز با پاگذاشتن توی محیط یونی باز خاطرهای این چنین برام تداعی شد...
بالاخره هرکاسه ی ، اش رشته ای تموم میشه هرچقدر هم که اروم بخوری ....
ای از دردناک ترین درد های زندگیه.
یه جاهای راه رو اشتباه میرم .. خودمم میدونم اشتباس هاااا
ولی خوب با پروویی تموم باز جلوووو میرم!
نذری نمیدن که واستا از هفته بعد همه باهام بریم ...
بعضی از آدمهای دنیای مجازی
گاهی چقدر ارزش واقعی شدن را دارند. . .
یکی اومد و واقعی شد!
هنوزم واقعی ِ...
خلافشم میشه گفت !
بعضی از آدمهای دنیای مجازی هم
ارزش نیم نگاهی رو هم ندارن!
هرکار کنی میشوند تُف سر بالا!
پس تُف نکنیم و سرمان رو بیندازیم پایین و راه خودمان را برویم ;)
اینجا رو نه برای جلب توجه دارم .. نه برای بودن و یا نبودن کسی!!!
بعضی چیزها را باید بنویسم
نه برای اینکه همه بخونن و بگن عالیههمین !
من به هیچ کس نیازی ندارم
زنگ گوشیم فیض ببرید...دانــــــــــــــــــــلود
این را مثل مشق شب با خود تمرین کنید!
و به حقیقتش پی ببرید!
بعضی ها ی معروف خیال میکنند .. با نبودنشان دنیا نابود میشود .. ویا ... زندگی ادامه پیدا نمیکند!
خطاب به ممد ... پسر جان رفت که رفت این دیگر مُردن ندارد !
لیاقتت را نداااااشت
همان لیاقت معروف...
بعضی ها هم فکر میکنند عشق فقط قسمت خوشی های آدم است !
این بعضی ها فقط قابل ترحمن!
وباید به حالشون لبخند زد همان لبخند معروف ...