من و تو دوتا پرنده، تو قفس زندونی بودیم
جای پر زدن نداشتیم، ولی آسمونی بودیم
ابر و باروونو می دیدم، اما دنیامون قفس بود
چشم به دور دستا نداشتیم، همینم واسه ما بس بود
اما یک روز اونایی که ما رو باهم دوست نداشتن
تو رو پر دادنو جاتم، یه دونه آیینه گذاشتن
منه خوش باور ساده، فکر میکردم روبرومی
گاهی اشتباه میکردم، من کدومم تو کدومی
با تو زندگی میکردم، قفس تنگ و سیاهو
عشق تو از خاطرم برد، عشق پر زدن تا ماهو
اما یک روز باد وحشی، رویاهامو با خودش برد
قفس افتاد و شکستو، آینه افتاد و ترک خورد
تازه فهمیدم دروغ بود، دنیایی که ساخته بودم
دردم از اینه که عمری، خودمو نشناخته بودم
تو توو آسمونا بودی، با پرنده های آزاد
منه تن خسته رو حتی، یه دفعه یادت نیفتاد
حالا از قفس شکسته، راه آسمون شده باز
اما تو قفس نشستم، دیگه یادم رفته پرواز
تقدیم به عشـــــــــــــــــــــــقم
تو اون زمان که خیلی دلم گرفته ... یکی میاد سراغم که یه دنیا عشق و محبت بهم هدیه میده !!!
؟؟؟
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری رد میشی بر میگرده نگات میکنه، بدون براش مهمی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می افتی برمیگرده با عجله میاد به سمتت، بدون براش عزیزی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می خندی برمیگرده نگات میکنه، بدون براش قشنگی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری گریه میکنی باهات اشک میریزه، بدون دوستت داره
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری با یکی دیگه حرف میزنی ترکت میکنه، بدون عاشقته
شاید یه کسی شب ها برای اینکه خواب تورو ببینه به خدا التماس می کنه ،
شاید یه کسی به محض دیدن تو دستش یخ میزنه و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه ،
مطمئن باش یه کسی شب ها به خاطر تو توی دریای اشک می خوابه ،
ولی تو اون رو نمی بینی!
؟؟؟
چقدر علامت سؤال برام پیش اومده این چند روزه ؟؟؟
نمیدونم چرا اینقدر لوازم تحریر منو جذب میکنه؟؟؟؟
عین بچه دبستانی کلی ذوق میکنم !
امروز واست نمیدونم چرا یه دفتر خریدم !
دلم خیلی تنگ بود ! خیلی !
نمیدونم چی چی نوشته بودم بلاگ اسکای زد داغونش کرد :|
کپی نکرده بودم باز:|
این همون دفترس!!!
ذوق هنریم گل کرد واست نامه نوشتم :">
ولی تو زدی تو برجکم!
حالا حسش بود بعداً مینویسم واست !
خدا امشبه رو به خیر بگذرونه باز برخوردم به همون مشکل همیشگی :|
یه اشتباه کردم تقصیر منم بود ها ...
ولی نه زیاد !
باید منتظر عواقب وحشتناکش باشم !!