ساعت
صداش
ثانیه هاش
اعصاب خط خوردمو بدجور داره خط میزنه...
عبور کردن و گذشتن از یک عمر زندگی
سخت میتونه باشه
ولی
امکانش هست
نمیخام ولی انگار مجبورم.
اقای اجبار چند وقته شاید یک ساله یقیه پاره منو
سفت و سخت گرفته و ول نمیکنه
انگار پدر کشتگی با من داره...!!!
بهار دوست دارم دوردونه ی من
بهار من چند روزه غافلم ازت
دعام کن
میبوسمت زندگیم.