بعد مدتها رفتیم و فیس بوکمونو چِک کردم!!
همه چی اَمن و اَمون بود !
دوستای فیس بوکیم که اغلب فامیل دور و نزدیک دوستان و آشنایان هستن !!
" عین اعلامیه نوشتم "
کما فی سابق مشغول عکس گذاشتن و لایک عکس همدیگه بودنم !
اونم چه عکسایی ، عکسایی که خیلی شخصی هستند اغلب!
بعضی وقتا یه عکسایی میبینم که واقعاً میمونم با چه اعتماد به نفسی
اینا رو میزارن واسه دید عموم!
به قول یکی از دوستای فهیمم!
دم فاحشه گرم که واسه پول میره و لخت میشه
نه واسه یه مشت لایک و کامنت...!!!
واسه کی بگی اینا رو ؟؟؟
نمیدونم چرا من اینقدر برنامه کلاه قرمزی رو دوست دارم!!!
با اینکه خیلی کم تی وی میبینم ولی ..
این برنامه از اونایی که همیشه میبینم !!!
شاید واسه اینجور حرفا باشه !!!
امروز هم گذشت ...
باید به بعضیا گفت : پاشو برو یه کم لای اون کتاب واموندتو باز کن ثوااااااااااااااب داره !!
فردا روز شلوغی دارم به شلوغی شهر تهران!!!
برای اولین بار گوشش دادم به نظرم معنیش خیلی قشنگ بود! "آهنگ وبلاگم"
از اینکه شهرام شپره و شهرام صولتی هی بالا و پایین میپرن و
یه متن بی معنی رو هزار بار تکرار میکنن .. خیلی بهتر بود!
این روزها آهنگ خاننده های ایرانیِ خارج کشور، داره خیلی بیمعنی میشه!
به جز چند نفر از قدیمیاش!
یکی دوسالی هست یکی از خواننده های قدیمی رو پیگیری میکنم .. ینی آهنگاشو !!
جز معدود خاننده هام شده !
فقط بخاطر اینکه میدونه چی میخونه!
انریکه خیلی آهنگاش تُنده و من زیاد نمیپسندم !
ولی این برام خیلی خیلی قشنگ اومد!
ادامه مطلب ...امروز خستگی و نخوابیدن شب و روز قبل کلی اذیتم کرد..
با این وجود مجبور شدم کلی پیاده روی و کلی هم ... بی آرتی ....
میگن هیچی بی حکمت نیست همینه ،
مهفام رو بعد سه سال تو همین بی آرتی دیدم !!
داره ارشد میخونه .. یادمه قدیم ندیما همه فکر میکردن خواهریم!!!
شماره هامون رو هر دو عوض کرده بودیم .. اینم شد یه آغاز دیگه !
چقدر بی آرتی با روحیه من ناسازگاره:|
توبه کردم ، با سردر عجیبی برگشتم ..
از بس با ماشینم اینورو انور میرم اینکارا برام خیلی سخته!
خوب کارای دانشگامم درست شد .. .. البته نه به طور کامل !
دلم نیومد ننویسم این شادی رو برای خودم!!
زیاد علاقه ای به گرافیک ندارم .. ولی خوب از ..... بهتره!
مسیر ولیعصرم زیاد دوست ندارم...
این طرح ترافیکم که شده خیرو برکت واسه راننده تاکسیا ..
از راننده تاکسی ها هم دل خوشی ندارم ..
اکثراً تند مزاج و عصبی و بد دهنن .. البته از صدی ، دو سه نفرشون واقعاً شریفن!!
کلاً زیاد چیزی رو دوست ندااااارم ..
شاید مقصر اون قسمت از مغزم باشه که به هیپوتالاموس متصله:))
شبِ و منو ُ کلی شِرو وِر!!
خودم جان ِ بدون ماشین ...برااااام خیلی عجیبه ! نه مسخرس! نههههه وحشناکه!
پ.ن:
مامانم امروزم روز خوبی بود!
صبحش که باهات حرف زدم .. دنیام با تو روشن شد روشنی صبحم وقتی بود تو جواب سلاممو دادی!!
بازم شکر..
و تظاهر می کنی که نیستی...
دوس دارم اگه یه روزی بچه داشته باشم... بزرگ که شد !!! بهش بگم برو با دلت زندگی کن:)
ما که زندگی مون دستِ عقلمون بود... شدیم این !!
بیرونمون بقیه رو کشت و درونمون خوووووووودمون رو ....
تفهمیدیم .. بیست سالگیُ .. سی سالگی چی شد!!!
تو برو هر چی عشقت کشید!
همون کارو بکن عزیزم:)
فکرِ فرداتم نبااااااش.. پشت سرت راه میافتم
هر گندی زدی خودم برات جمش میکنم ... هر خرابکاری هم که کردی من پــــشـــــــتــــــتــــــــم!!!
لعنت به زندگی که این روزها .. همه رو دچار مرگ کرده!!!
سه محمود بر خاک ما تاختند .... به تخریب این ملک پرداختند
یکی بود از غزنه ترکی عجیب.... که داد او خدای سخن را فریب
دگر بود محود افغان تبار .... که سرها برید و بکردش منار
در آخر آمد محمودی از گرمسار ... که از حرف و کارش شدیم شرمسار
البته ی جمله هم بگم .
محمود دزد نبود احمق بود و تنها کارش سخنرانی بود در رابطه با سیاست خارجی و انرژی هسته ای هیچ کاره بود ..
۹۹% گرانی و مشکلات کشور
من که چشمم آب نمیخوره روحانی بخواد حرکت خاصی انجام بده !
وارد مسائل سیاسی نشم چون اصلاً اعصابشو ندارم...
به قول یه عزیزی حیف من نیست اعصاب خودتو با این چیزا خورد کنی!
اینم دیگه از دستم در رفت..
یک همیشه یک است . شاید در تمام عمرش نتواند بیشتر از یک عدد باشد
اما بعضی اوقات می تواند خیلی باشد . یک نگاه . یک سرنوشت . یک
خاطره . یک دوست. . یک احساس .. یک عشق...