نمیدونم مشکل از منه! یا بلاگفا هر وقت من وبلاگ زدم ...قاط زد!
ولی مشکل از من نیست..مطمئناً از بلاگفاس:))
ببین از دروغ بدم میاد!
پس راستشو بگو تا راستشو ...بشنوی....
زهر مار فعلاً
ساعت 04:04 دقیقه
چه شبی بود ....
این وب رو هیچ وقت حذف "نیکنم"یادمه از زبون اوردن این کلمه ها بیزار بود:(
اینم یه روزی خاطره میشه....
نمیدونم خاره خوب یا بد:| ولی میگذره و یه روزی وقتی بهش نگاه میکنم....
خاطره روزهای برای من تداعی میشه که .......عشق........
منو تا چهار صبح بیدار گذاشت:(
خدایا الان تنها عشق من تویی.....دستم.... رو بگیر بزار این روزا رو بتونم با وجود تو
آرومتر بگذرونم.